اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۳۲:۱۶
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۰۰
اذان مغرب ۱۹:۱۴:۰۶
طلوع آفتاب ۰۵:۰۷:۵۵
غروب آفتاب ۱۸:۵۴:۳۳
نیمه شب ۲۳:۱۳:۵۴
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۲/۱۰/۰۷ - ۱۱:۱۱
بیانات رهبر انقلاب در رابطه با جشنواره ای انقلابی

تولد جشنواره ای در دل مساجد و حسینیه ها/عمار انقلاب چگونه بعد از فتنه 88 رشد کرد؟

جشنواره عمار با یدک کشیدن عنوان مردمی بودن و فارق از هر وابستگی دولتی توانسته تا جایی امکان جایگاه خود را پیدا کند و ویژگی مستقل بودن این جشنواره بیش از پیش بر انقلابی بودن تفکر راه اندازی آن پوشش گذاشته است .

تولد جشنواره ای در دل مساجد و حسینیه ها/عمار انقلاب چگونه بعد از فتنه 88 رشد کرد؟

گروه فرهنگی «سراج24»، جشنواره فیلم‌های مردمی عمار در آستانه چهارمین دوره برگزاری خود قرار دارد، جشنواره‌ای که در اولین سالگرد حماسه 9 دی متولد شد و در سال اول حتی خوشبین‌ترین افراد نیز به دوام آن اعتمادی نداشتند اما اکنون چهارمین دوره این جشنواره از سیزدهم دی‌ماه آغاز به کار خواهد کرد تا یکی دیگر از نشانه‌های تفاوت این جشنواره با سایر رخداد‌های فرهنگی نمایان شود ؛ جشنواره عمار با یدک کشیدن عنوان مردمی بودن و فارق از هر وابستگی دولتی توانسته تا جایی امکان جایگاه خود را پیدا کند و ویژگی مستقل بودن این جشنواره بیش از پیش بر انقلابی بودن تفکر راه اندازی آن پوشش گذاشته است .

 
جشنواره مردمی فیلم عمار چهارمین دوره خود را پیش رو دارد. در طی این چند سال جشنواره فراز و نشیب های زیادی را پشت سرگذاشته است. پایه های جشنواره مردمی فیلم عمار در فتنه سال 88 شکل گرفت. فتنه ای که واکنش بچه حزب اللهی ها را در سکوت شبه روشنفکران نسبت به آن به همراه داشت. وحید جلیلی در تشریح  نحوه شکل گیری جشنواره عمار این طور پیوند آن را با فتنه سال 88 توضیح می دهد: "حزب اللهی های فعال در عرصه فرهنگی در سال 89  و حول محور 9دی فیلم هایی تولید کرده بودند که به رسم معمول در هیچ کجا پذیرفته نمی شد و در فضاهای هنری مرسوم نسبت به این فیلم ها دافعه وجود داشت. جشنواره عمار با اکران همین آثار که تعداشان از 19- 18اثر فراتر نمی رفت شکل گرفت. نام جشنواره نیز از بیانات مقام معظم رهبری در سال 88 گرفته شد. نام متبرک حضرت  عمار (ع)، شخصیتی که در صدر اسلام در زمینه جنگ روانی مشهور است .
 
اولین سال جشنواره در سکوت فضاهای خبری شبه روشنفکران برگزار شد.محتوای متفاوت فیلم های جشنواره نسبت به محصولات فرهنگی مرسوم بعد از انقلاب به فرم جدیدی نیز نیازمند بود. تصمیم بر آن شد تا محتوای متفاوت آثار جشنواره  با فرم تازه ای در اکران همراه شود. بر همین مبنا مردم به پای کار آمدند. مردمی که در نبود حمایت های مادی وزارتخانه ها و سازمان ها به سفیران جشنواره مردمی فیلم عمار در سراسر ایران بدل شدند .
 
امسال در حالی به روزهای آغازین جشنواره نزدیک می شویم که به گزارش دبیرخانه جشنواره، برآوردهای اکران مردمی، تنها در هشت استان کشور، نشان دهنده این است که مردم در بیش از 2000 نقطه و در مکان هایی نظیر مسجدها، حسینیه ها، پارک ها، اتوبوس های مسافربری، پادگان ها، زندان ها، خانه های شهدا، مدارس، دانشگاه ها و حوزه های علمیه به تماشای فیلم های جشنواره خواهند نشست  بسیاری از اکران ها در شهرهایی است که تاکنون سینما به آنجا راه نیافته است.
 
گزیده بیانات رهبر انقلاب در رابطه با جشنواره عمار
ما یک حرکتی را شروع کرده ایم قدم های اول آن حرکتیم. امام رضوان ا… علیه،‌ همین را بارها در بیانات عمومی شان گفتند، حرکتی که انقلاب اسلامی به کمک مردم ایران شروع کرد فقط این نبود که حالا بر نظام طاغوتی فائق بیاید یا هیمنه آمریکا را بشکند. اینها مسائل ابتدایی کار است. شما وقتی می خواهید به یک نقطه بلندی برسید، از یک جاهایی باید عبور کنید، در این راه شاید سنگی باشد، ‌خاری باشد، راه سختی باشد، باید این ها را رد کنیم، هدف این ها نیست،‌ هدف رسیدن به آن قله است. آن قله،‌ عبارت است از همان کاری که پیامبر و امیرالمؤمنین در صدر اسلام می خواستند انجام بدهند. ما آن کار را می خواهیم انجام بدهیم و کار ما سختتر از کار آن هاست چون آن زمان کسانی مانند پیامبر بودند، امیرالمؤمنین بودند، صحابه ای مثل سلمان و اباذر و عمار و مقداد و این ها بودند،‌ حالا ما کوچک ها، قد کوتاه ها و ضعیف ها می خواهیم آن کار بزرگ را انجام دهیم. بنابراین کار ما سخت تر است،‌ بیشتر باید همت کنیم، بیشتر باید تلاش کنیم. مسئله این است. خوب دراین راه انسان با دشمنیهایی مقابل می شود، حتما باید با دشمن جنگید. شکی نیست، در شکل های مختلف جنگ و شکل های مختلف دشمنی. لیکن با دشمن که می جنگیم، هدف ما به خاک رساندن پشت دشمن نیست، این یک کار ابتدایی است، یک کارمقدماتی است.، هدف ما اینست که این دشمن نباشد تا ما تا راه را ادامه بدهیم. بنا براین به نظر من، هیچ جای سیاه بینی و تاریک بینی و یأس نیست. جای حرکت است. خوب یک وقت هست می خواهی با یک جماعتی حرکت کنی که این جماعت خواب آلود هستند، دچار تخدیرند، دچار تنبلی هستند، خوب آدم حرص می خورد، یک وقت هست که نه! جمع قابل توجهی بیدار و سر حال و آماده به کارند، الان شما یک عده اینگونه هستید، آماده به کار، دامن همت به کمر بسته، آماده هستید، یاعلی حرکت کنید، پیش بروید. به این چشم نگاه کنید به مسئله هنر اسلامی و هنر دینی و سینمای دینی،‌ مسئله این هست، کارهای دیگر کارهای تاکتیکی و مقدماتی و بین راهی است.
 
من به نظرم می رسد این کاری که انجام گرفته یعنی توجه سینما – حالا هنر به طوری کلی،‌ سینما به طور خاص، چون سینما در بین هنرها، واقعاً یک اوج و یک قله است، یک چیز آمیختۀ هفت‌جوش عجیبی است این سینما – این توجه سینما به مقوله دین و حقایق و آمدن آن معارف داخل سینما، این یک حرکت مبارکی است،‌ شما این حرکت را شروع کردید، این را یک لحظه نگذارید متوقف بشود. هر کدام هم نقشی دارید، وظیفه جوانها اینست که با نیروی جوانی، با همت بلند، با خطر پذیری، با نگاه نو و طراوت و شادی که در نیروی جوان است بشوند موتور این حرکت و حرکت را پیش ببرند، کسانی که پیشکسوت هستند، توانایی دارند، تجربه های خودشان، سوادشان و توانایی شان را بیاورند وسط.
 
شما اشاره کردید و درست هم هست، بحث تربیت نیرو خیلی مهم است. یکی ازکارهای اساسی همین است. باید نیروها را تربیت کرد. این همه اقبال و توجه به این جشنواره فیلم عمار، در سر تا سر کشور شده است و شما استعدادهای جدیدی را کشف کردید، جاهای دیگر هم خبر می رسد به انسان که جوان های زیادی هستند غالبا هم نیروهای خوب، خوب حالا بنشینید- صاحب نظرانتان- طراحی کنید. فکر کنید، بقول آقای فیاض کارفکری و بقول فرنگی ها اتاق فکر برای تربیت نیرو طراحی کنید درباره محیط سینما که بعضی از دوستان اشاره کردند، واقعا همینجور است. بنده هم می دانم. سینما یک پدیده غربی است. از محیطهایی آمده که آنجا مسئله ارتباطات جنسی یک مسئله کاملا حل شده ای است، اصلا مسئله نیست، بلکه یک فرصت است من کتابهای پیرامون هالیوود را خوانده ام، وقتی یک هنرپیشه برجسته، ستاره، سوپراستار، وقتی رفت، معلومه حل شده است، کاملا واضح است، آنجا مسائل جنسی عادی و حل شده است.
 
خوب این سینما از آنجا آمده است، با همان خصوصیات هم آمده است، وقتی هم آمده که در دستگاههای مدیریتی کشور انگیزه وجود داشته است برای کشاندن کشور به این راه، مسئله کشف حجاب رضاخان، یک مئسله مجردِ منقطع از قبل و بعد نبود، بنا بود که کشور را بکشانند به سمت بی دینی و بی مبالاتی نسبت به عقاید و رفتار های دینی،‌ که یکی از مهمترین عامل هایش را درست تشخیص دادند، مسئله اختلاط زن و مرد و کشف حجاب. دوره پهلوی دوم که رسید، جشن هنر شیراز را شروع کرد، یعنی آن کشف حجاب به جشن هنر شیراز رسید.
 
من چندین سال پیش کتاب خاطرات چند نفر از این نو-دیپلمات های دوره پهلوی را نگاه می کردم، به نظرم رسید اگر انقلاب اسلامی نمی شد و این دیپلماتها می آمدند اداره این کشور را به دست می گرفتند، چهره ایران چه می شد؟! یک چیز عجیب و غریبی از آب در می آمد، یعنی واقعا آن چیزی که آنها داشتند طراحی می کردند و طرفش می رفتند با خصوصیات ایران- خصوصیات ایران با خصوصیات امارات متحده یا مصر یا فلان جا فرق می کند، با خصوصیاتی که ایران داره، با خصوصیات بومی، منطقه ای، اقلمیمی و تاریخی و این ها- یک چیز عجیب غریبی از آب در می آمد، ‌خوب داشتند به این سمت می رفتند، سینما در یک چنین شرایطی وارد ایران شد، معلوم بود که سینما می شد یک محیط فاسد، هر چیزی هم وابسته به این سینما بود، همینجور بود. یکی از جوان های مشهد، که جلسات ما می آمد، جلسات خصوصی ما، پسر خیلی خوبی هم بود، متدین و مبارز در دانشکده هنرهای زیبا قبول شد و رفت، دو نامه نوشت برای من،‌ شاید سال ۴۸ یا ۴۹ بود،‌ شکایت می کرد ازمحیط دانشکده هنرهای زیبای آن روز. من دیدم طفلک دارد می رود، من هم راهی برای جلوگیری نداشتم. خوب اوضاع اینطوری بود آنجا، هرکس وارد می شد لغزش پیدا می کرد.
حالا این دغدغه ای که این جوان عزیز مان گفتند که ما توی سینمای داستانی وارد بشویم یا نشویم، چون محیط اینجوری است، خوب بله این محیط بدی است، منتهی محیط بد را چکار باید کرد؟! اگر بنای اصلاح این محیط بد است، بنشینید فکر کنید، ببینید چطوری می شود اصلاح کرد، اینجور نیست که بشود قرنطینه کرد، کسی نرود کسی نیاید! اینطوری که نمی شود. راههای دیگری وجود دارد، یکی از این راههایش اینست که شماها، ‌متدینین و انقلابی ها، یک لباس ضد گلوله بپوشید و بروید وسط. می خواهید بروید، بروید! با لباس ضدگلوله بروید، با زره بروید، زره شما چیست؟ اقبال فراوان به ارتباط با خدا، ذکر الهی،‌ نماز شب، نوافل؛ خوب عمار هم همینطور بود، عمار نماز شب می خواند، عبادت می کرد، گریه می کرد، اینی که در قرآن در سوره مزمل داریم که ما می دانیم تو و بعضی از دوستانت بخش مهمی از شب را بیدارید و گریه می کنید،‌ این ها چه کسانی بودند، آنهایی که بخش مهمی از شب را می نشستند، تضرع می کردند، گریه می کردند، چه کسانی بودند؟! خوب همین ها بودند، عمار بود، سلمان بود، همان مسلمان های آن زمان، قطعا امثال عمار جزو آن ها بود. خوب این ها لازم است، عزیزان من.
 
رسیدن به آن اهداف بلند چنین مجاهدت هایی لازم دارد، شما الان دارید مجاهدت می کنید. الان واقعا توی محیط سینمای کشور ما، آنهایی که افتخار میکنند به انقلابی بودن، متدین بودن، فیلم انقلابی ساختن، فیلم دفاع مقدس ساختن، دفاع از انقلاب کردن، مجاهدت می کنند. چون من می بینم- شما ها البته چند برابر من می بینید – این امواج جهانی را که می خواند هنر مند انقلابی را تحقیر کنند، هنرش را تحقیر کنند، ندیده بگیرند، کسی که مخالف این جریان بزرگ است را بزرگش کنند، تجلیلیش کنند، ‌ببرند اسکار بدهند به اثرش، بنابراین شما که اینجا می ایستید و اعلام می کنید که می خواهید در این خط حرکت کنید، خوب این یک مجاهدت است، ‌مجاهدت های دیگری هم وجود دارد، آنها را کنار این بگذارید. توجه به خدا داشته باشید، صحیفه سجادیه را بخوانید، با خدای متعال حرف بزنید، لذتی که در عبادت و ذکر و توجه به خدا هست – آنطور که اهل دل می گویند- از هر لذت هنری بالاتر است. این که شما از انجام یا خلق یک کار هنری لذت می برید،‌ این لذت یک لذت جسمی نیست مثل لذت خوردن و پوشیدن و نوشیدن و امثال این ها نیست، یک لذت معنوی است. لذت ارتباط با خدا از همه لذت ها بالاتر است. این شما را مصون می کند. شما وقتی با زره و لباس ضد گلوله وارد این میدان ها شدید، آن وقت بدانید که شما اثر گذار خواهید بود نه اثرپذیر. با نیت اثرگذاری بروید، با نیت اثر پذیر نبودن بروید تا اینکه محیط را عوض کنید.
 
البته مسئولین در این زمینه ها می توانند تقش داشته باشند. دانشکده صدا و سیما حتما بایستی به این نکات توجه کند، دانشکده سوره و بقیه باید توجه کنند… منتهی شما هم نترسید، شما واکسن بزنید و بروید در محیط آلوده به فلان میکروب،‌ وقتی واکس زده باشید دیگر اثر نمی کند و البته مراقب باشید ،‌ مراقب باشید، به نظر من می شود.حالا همین شماهایی که فیلم می سازید،‌ درکارهایتان مراقب باشید مغلوب قالب کردن جو سینمایی غربی که در کشور ما وجود دارد،‌ مغلوب آن نشوید، حتماً زن باستی به این شکل باشد، ‌اینجوری حرف بزند … نه! چند سال قبل به جمعی دست اندرکاران کار هنری، گفتم شماها دیالوگهای فیلم ها را چه اصراری داید که عین عبارات فرنگی بیاورید؟ چرا؟ چه لزومی دارد؟! من آنجا مثال زدم، گفتم بجای “هی” بگویید “آهای”. هی حسن،{غربی ها می گویند} هی جو! بگو آهای حسن! این کار که ممکنه،‌ خیلی سخت نیستیعنی این تقیدات را داشته باشید، مغلوب جو سازی طرف مقابل نشوید. طرف مقابل یک موجود بی کله بی فکرِ بی مغزی است که شیطنت خوب بلد است،‌ وارد میدان شده است، مغلوب او نشوید، شما حرف دارید…
 
مسئله رسانه که یکی از آقایون گفتند که هم در سند چشم انداز نیست، هم در بحث های اصولی و مبنایی نیست، درست است. ما غفلت کردیم. حتما یکی از نشست های راهبردی را با موضوع رسانه بگذارید.باید بیشتر در این زمینه کار و فکر بشود.یک مسئله، مسئله جنبه های هنری است. هر چه را شما خوب بفهمید و خوب بدانید، تا نتوانید خوب ادا کنید نمی شود. برای هنرمند مهمترین تشویق- نمی شود گفت یکی از مهمترین – مهمترین تشویق، این است که هنرش دیده شود و شنیده شود. شما اگر یک فیلم فاخر بسازید پول زیادی هم بگیرید اما کسی نگاه نکند، در مقابلش فیلمی بسازید که هزاران نفر صف بکشند و آنرا ببینند،‌ این بیشتر شما را خوشحال می کند همه هنرها همینطور است. همه کرامت های انسانی همینطور است. با بیان بد نمی شود.. بیان خوب لازم است و این است که مطلوب است و علاوه بر اینکه مطلوب است، می ماند، در مجموعه شعر فارسی هزاران هزاران بیت برای ما مانده است. آیا همه شعر همین قدر بوده است. نه،‌ چندین برابر گفته شده است. اما در تاریخ و فرهنگ نمی ماند،‌ جز فرهنگ نمی شود، سینما هم همینطور است،‌ باید هنر را آنچنان که شایسته است بکار بگیرید.
 
از نظر محتوا، قصه. ما قصه نویس کم داریم. فیلم مبتنی است بر یک قصه،‌ یک داستان. باید یک داستانی باشد که یک جنبه هنری قوی بقول شماها جنبه دراماتیک داشته باشد،‌ قابل تحرک باشد یعنی فیلم را متحرک کند تا شما اگر هنرمند خوبی باشید، بتوانید این را در یک فیلم خوب زنده کنید. ما این را کم داریم، باید روی آن کار کرد،‌ من البته این را سال ها پیش مطرح کردم، خوشبختانه می بینم الان نویسندگان خوبی داریم، همین کسانی که خاطراتهای جنگ را می نویسند، بعضی واقعا قلم های خوبی دارند، ‌بعضی کسانی که قصه می نویسند، ‌انصافا قلم های خوبی دارند، استعدادهای خوبی دارند، باید این ها پرورش پیدا بشود، یعنی یکی از کارهای اساسی که بایستی انجام بدهید، همین است، کاری کنید که مسئله قصه و رمان پا بگیرد در جامعه، البته ما قبل ازانقلاب چیزی نداشتیم در این زمینه، یک چیزهایی می نوشتند اما سطحش خیلی پایین بود،‌ سطوح پایینی داشت، انسان مقایسه بکند با آن چیزی که در غرب نوشته شده است، در اروپا، در روسیه نوشته شده، یا در این چند ده سال اخیر در آمریکا نوشته شده است،‌ چیزهای خیلی فوق العاده ای است یعنی نسبت به آنچه که در کشور ما وجود دارد این خیلی جریان ضعیف و علیلی است این را باید تقویت بکنید،‌ این یکی از آن کارهای اساسی است که باید تقویت بشود، مسئله قصه در سینمامسئله علوم انسانی که دوستان گفتند،‌ واقعا همینجور است، کاملا درست است. علوم انسانی هوای تنفس در مجموعه های نخبه کشور است یعنی آنچه که در علوم انسانی بیان می شود – انواع و اقسام علوم انسانی، از فسلفه و امثال این ها، بگیرید تا مدیریت و جامعه شناسی و روانشناسی و اقتصاد و …- این ها همان هوایی است که نخبگان کشور تنفس می کنند. نخبگان کشور چه کسانی هستند؟ آنهایی هستند که هدایت کشور به دست آنهاست، این هوا می تواند سالم باشد می تواند مسموم باشد پر از گازهای خطرناک کشنده باشد.
 
متاسفانه علوم انسانی از وقتی وارد کشور ما شده است به صورت تقلید ناقصی بوده است یعنی هیچ ابتکاری در آن وجود نداشته، تقلید محض ، آن هم تقلید ناقص، غالبا عقب تر از آن جریانی که در دنیا وجود داشته است، معمولا نگاه به حرفهای کهنه و قدیمی،‌ حالا فلان حرف را فلان فیلسوف یا فلان جامعه شناس غربی یا فلان اقتصاددان غربی مثلا چهل سال پیش گفته، بعد از او بیست تا، سی تا،‌ چهل تا تئوری دیگر در همان زمینه آمده،‌ این آقای متفکر ما هنوز دارد در جا می زند روی همان حرف های قبلی.‌ غالبا اینطوری بوده استبعد ازانقلاب یک انگیزه هایی بوجود آمد، یک تحرکاتی شد، یک جرقه هایی از یک جایی سر زد،‌ اما هنوز کار حسابی نشده است و باید بشود، بنابراین اگر چنانچه بحث علوم انسانی در کشور توسعه پیدا کند همانطور که دوستان اشاره کردند- علم عمومی،‌ علم همگانی،‌ علمی که پخش می شود در جامعه- آنوقت می تواند آن کودک و نوجوان و جوان و همه طبقات را هدایت و اداره کند.
 
منتهی توجه دارید مشکل علوم انسانی غرب پایه های معرفتی آن است. یعنی علتی که ما علوم انسانی غربی را رد می کنیم، این است که بر پایه های معرفتی غلط، بنیانگذاری شده است. ما نمی توانیم امیدی به اصلاح علوم انسانی داشته باشیم، چه در دانشگاه، چه در سینما، چه در تلویزیون، مگر آن وقتی که آن پایه های معرفتی درست بشود، این هم نمی شود مگر در ارتباط با علمای دین. اینجاست که نقش رابطه بین حوزه علمیه و مجموعه های هنری آشکار می شود که این بخشی از جواب آن برادر طلبه است که از من سوال کرد. البته معنایش این نیست که طلبه های فاضل ما همه یا کارگردان بشوند یا مستند ساز یا احیانا هنرپیشه بشوند، این معنایش نیست،‌ یک رابطه دیگری لازم است، اما بالاخره ارتباط با حوزه قم لازم است، خوشبختانه امروز حوزه قم غنی است از این جهت، این را من به شما عرض بکنم، من خودم پرورش یافته حوزه قم و حوزه مشهد هستم، در حوزه بوده ام،‌ حوزه الآن از دوره جوانی ما خیلی بهتر است ، آماده تر، پرمغزتر،‌ به خصوص آگاهتر است نسبت به شرایط و نیازها.
 
یک نکته دیگر، از موضوعات تاریخ، دفاع مقدس، مسئله انقلاب، ‌مسئله فلسطین، از این ها باید استفاده کرد برای درون مایه های فیلم هایی که می سازید و واقعا می شود از همه اینها استفاده کرد، به قول دوستان ما، به روز ترین مسائل سیاسی دنیا امروز این هاست، مسئله بیداری اسلامی، دیگر چه از این بهتر، خوب کارهای خوبی هم ساخته شده است. نگاه نکنید که می پسندند یا نمی پسندند، گله هم نکنید از اسکار که چرا به فلان فیلم ضد ایرانی ساخته ایران یا ساخته امریکا مثل آرگو و … جایزه داده است، اصلا گله نباید بکنید، خوب جنگ است دیگر، دعواست، دو جریان در مقابل هم هستند اگر آنها چنانچه آرگو را درست نمی کردند،‌ آدم باید تعجب می کرد{اینجا آقا بحثی را درباره ماجرای کتاب بر بال عقاب ها نوشته کن فالت مربوط به فرار دو آمریکایی متهم به جرایم و سوءاستفاده های مالی در بدو پیروزی انقلاب مطرح می کنند و اشاره می کنند که از هیچ و پوچ فیلم می سازند و همینطور که از دیدن بتمن کیف می کنند از این ها هم لذت می برند! آقا اشاره می کنند که این موضوع هیچ است،‌ در اوضاع انقلاب طبیعی است. چهار تا آدم مجرمِ دزدِ دغل از یک غفلتی استفاده کردند فرار کردند،‌ بعد از این رمان می سازند، یک فیلم درست می کنند!} تعجب است که تا الان قضیه لانه جاسوسی را درست نکرده بودند!
 
آنها برای از روبردن جوان ما یا سینما گر ما، روی مسئله هنر و سیاست تبلیغ می کنند،‌ که آقا سیاست نباید با هنر قاطی بشود! این را تبلیغات می کنند، دروغ محض است! کارشان همه اش سیاسی است. اگر سیاسی نیست چرا همین فیلم هایی که جوانان ما برای فسلطین درست کردند، یا همین فیلم آقای طالبی‌، یا فیلم شکارچی شنبه، یا بازمانده را پخش نمی کنند، اگر راست می گویند بروند پخش کنند، اصلا نگاه نمی کنند، اجازه نمی دهند! این سیاست است دیگر {اینجا حضرت آقا بعنوان مثال به فیلم و شخصیت لینکلن اشاره می کنند که یکی از شخصیت های ضعیف و کوچک آمریکا لینکلن است و در دوره او، شمال و جنوب امریکا، به مدت چهار سال با هم می جنگند که ‌بیش از یک میلیون کشته امریکایی می دهند و این یکی از افتضاحات تاریخ امریکاست.‌‌ بعد آقا می فرمایند من فیلم لینکلن را ندیده ام و هرگز هم نخواهم دید اما احتمالا درفیلم از او یک قهرمان و حماسی ساخته اند که امریکایی ها از تماشای آن کیف کنند و لذت ببرند! خوب این ها همه اش سیاسی است، ‌سیاست شاخ و دم که ندارد!‌ کارشان سیاسی است،‌ هالیوود سیاسی است. مجموعه های هنری در آنجا سیاسی اند، آنوقت برای روشنفکر ما تبلیغ می کنند که سیاست بایستی از هنر جدا باشد،‌ این از آن حرف های غلط و بی خود است.
 
دوستانی که وارد این کار شده اید اولا بدانید کار، بسیار کارِ مهمی است، بسیار کار خوبی است، حسنه است و جهاد است،‌ بلاشک. ثانیا بدانید این کار،‌ کار بلند مدت است،‌ یعنی من البته نمی توانم حدس بزنم که شش ماه یا شش سال دیگر چه اتفاقی پیش خواهد آمد،‌ این را از من توقع نکنید که بگویم شش سال دیگر چه اتفاقی می افتد، اما شما نه برای شش ماه و شش سال، برای آینده بلند مدت برنامه ریزی کنید نگاه کنید ببینید چه می خواهید،‌ برای آن چه که می خواهید به آن برسید، برای آن قله ای که در آرزویش هستید،‌ برنامه ریزی کنید،‌ کار کنید، حرکت کنید، هر چه هم توانستید بروید جلو، غنیمت است. دیگران هم می آیند از ما می گیرند، ‌از شما می گیرند،‌ نسل بعدی،‌ نسل بعدی و این راه را طی خواهند کرد، این کار پیش خواهد رفت اینطور حرکت بکنید و مشغول به مسائل حاشیه ای هم نشوید. ‌این اختلافاتی که بین مجموعه های هنرمند هایی است که همه شان هم نسبت به نظام علاقه مندند،‌ نسبت به انقلاب علاقه مندند،‌ ولی سلایق مختلفی دارند، این اختلافاتی که بین این مجموعه های هنرمند هایِ اهل دین و اهل نماز و اهل علاقه مندی به انقلاب است این ها به نظر من، هیچ حُسنی ندارد. مشغول نکنید خودتان را به اینکه حالا فلان تیم یا فلان گروه یا مجموعه فیلم ساز انقلابی اینجوری حرکت میکند، آن گوشه کارش خراب است، این گروه به او اعتراض کند،‌ او هم باز رصد کند ببیند کجای گوشه کار این خراب است، به این اعتراض بکند! به این چیزها خودتان را مشغول نکنید،‌ کارهای خیلی اساسی تری وجود دارد. ضمنا بحث کاریکاتور و آقای شجاعی مطرح نشد. انشاا… که موفق و موید باشید.
 
 
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••